Episodios

  • برنامه جمعه ۱۹ فروردین ۱۴۰۱

    اشتباه آمده‌اید
    برگردید!
    صور اسرافیل ندمیده،
    جهنم‌تان را برپا کرده‌اید.
    تمنا داریم برگردید

    پلک می‌زنید و غبار مژه‌هایتان
    دل‌مان را تاریک می‌کند.
    چه نصیب می‌برید
    از این همه اندوه که نصیب‌مان می‌کنید؟

    تمنا داریم
    که به غارهایتان برگردید
    به همزیستی با ماموت‌ها
    و کشتی ارواح در میهمانی شبانه‌شان!

    تمنا داریم که به جنگل و استخوان‌ها برگردید
    و به عکس‌های یاد گاری‌تان با شب‌پره‌ها
    خیره باشید!

    بمب اتم
    بازیچه بچه‌ها نیست.
    با اسب‌های بنزینی‌تان
    با قاطرهای برقی تسلا
    برگردید
    و هرازچندگاهی
    بیایید از دور
    روشنایی شهر را ببینید
    که چگونه بی‌حضور شما
    چون پلنگی آرام
    خواب رفته است.

    اشتباه آمده‌اید
    برگردید!
    پیش از آن‌که
    در آتش شهرهایمان
    خاکستر شوید.

    شمس لنگرودی

  • برنامه جمعه ۱۲ فروردین ۱۴۰۱

    سلام من کامبیز حسینی هستم و فکر می‌کنم ما داریم سال رو یه جور عجیبی شروع می‌کنیم و اصلاً آیا توجه کرده‌اید که دیگه یه جوری شده که هیچی عجیب نیست؟‌ یعنی یک زمانی بود که ما تعجب می‌کردیم و می‌گفتیم «نه بابا»، ولی الان فقط نگاه می‌کنیم و می گیم «آهان!‌»

    برنامه این هفته ما درباره این «آهان»های این هفته است و اینکه چگونه می‌شود که این گونه می‌شود و یا بهتر بگم چگونه می‌شود که اینگونه شد

    این اولین برنامه ما در سال جاری است و من باید یه ذره خودمو جمع کنم و فکرام رو بریزم رو هم ببینم این سالی که از بهارش پیداست قراره چگونه سالی بشه

    زندگی بالا پایین داره ولی خوب ما حواس‌مون هست از اون بالا پایین نیفتیم و چگونه از اون پایین بریم بالا دوباره

    شما چطور؟‌

  • ¿Faltan episodios?

    Pulsa aquí para actualizar resultados

  • برنامه جمعه ۵ فروردین ۱۴۰۱

    چی شده؟
    چی شده؟‌
    چیزی شده؟‌
    سال عوض شده

    روزهای عید و ایناست! زمان نگاه به سالی است که گذشت
    چرا شما به سالی که در پیش است نگاه نمی‌کنی و برگشتی به عقب نگاه می‌کنی؟

    تأمل
    چی شده؟‌
    جهت تأمل در امور و اینکه چه گذشته و چه اشتباهاتی کرده که کمتر بکنه.
    تو چه جوری چیز یاد می‌گیری؟‌
    من؟
    شما

    من یه سری دانشگاه اینا رفتم ول کردم! افتادم به آزمون و خطا
    توضیح میدی برای بچه‌های توی خونه لطفا؟

    اگه به من می‌گفتی «این راه که میری چاله چوله داره من رفتم نکن» سری تکان می‌دادم که مد نظر قرار می‌دم، ولی تا خودم نمی‌رفتم همون راه رو چاله و چوله نمی‌دیدم و سرم به سنگ نمی‌خورد، یاد نمی‌گرفتم

    تأمل
    تأمل

    تأمل در سالی که گذشت

  • برنامه جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و فکر می کنم به دلایلی که شاید فقط برای خودم خیلی مهم بود در برنامه‌هایم خیلی کم در مورد وضعیت هنری در ایران و هنرمندان ایرانی ساکن ایران حرف زدم

    خب در این برنامه خیلی کوتاه در حد و اندازه‌های برنامه می‌خواهم که نظرم رو درباره اتفاقاتی که در هفته اخیر خصوصاً حواشی پیرامون کارگردان صاحب سبک ایرانی آقای داریوش مهرجویی حرف بزنم

    البته وقتی می‌گم هنر ایران منظورم تئاتر و سینما و همین جنگولک‌بازی‌های است که من تو رسانه در میارم و بقیه دوستان به خودشون نگیرند و بگذارند ما در مورد چیزهایی که نمی‌دانیم حرف نزنیم والا آخر همون داستان که شما خودت در جریانی

  • برنامه جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و از جنگ به هر نوعی و روشی متنفرم. کلا اینجوریم که اگه باید بجنگم و نابود کنم و انتقام بگیرم ترجیح میدم بلاک کنم و اعصاب خودم رو خرد نکنم

    از قلدری و قلدر معابی و سوءاستفاده از بازو و شهرت و بمب اتم هم بدم میاد، ولی مسئولیت جنگ رو بر دوش شروع‌کننده‌ش می‌دونم نه اونی که از خودش دفاع می‌کنه

    شما رو نمی‌دونم ولی ما بچه‌های جنگیم. شما اگر همسن و سال من و یا مقدار مسن‌تر هستید در جریان هستید که جنگ برای ما چه فاجعه‌ای بوده و چه تأثیر وحشتناکی روی زندگی ما گذاشته. برای خیلی‌ها کمتر و برای بعضی‌ها بیشتر

    تکلیف من با جنگ مشخصه و همیشه در هر وضعیتی که بودم تلاش کردم ضد جنگ باشم. شاید اگر ما عوارض جنگ نمی‌دیدیم، من این قدر قضیه رو شخصی نمی‌کردم، ولی کشت و کشتار برای مقاصد سیاسی برای من و نسل من شخصی شده

    روسیه به اوکراین حمله کرده و خواب رو از سر جهانیان برداشته، حالا نه اینکه ما دوروبرمون جنگ کم داشتیم و خواب داشتیم، ولی ادعاهای پوتین و این حرکت نظامی برای تصرف اوکراین بدون هیچ توجیهی بالانس دنیا رو به هم ریخته

    من اول می‌خوام نظر خودم رو در این مورد بگم بعد می‌پردازم به نظر شما و خامنه‌ای

  • برنامه جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰

    برنامه این هفته بسیار ساده و مبرهن است و هیچ گونه پیچیدگی‌ دراماتیکی‌ ندارد

    صد بار شروع به نوشتن برنامه کردم ولی پاک کردم چرا که وسط تهیه این برنامه «ولادیمیر پوتین» راست راست به اوکراین حمله کرد و شما اگر من را می‌شناسید می‌دانید که با خبر جنگ کهیر می‌زنم و خبر جنگی که پوتین یک طرفش باشد، سیستم اعصاب مرکزی مرا به واکنش وا می‌دارد

    من تازه یک «هدست وی آر» خریده بودم و داشتم بالا پایین می‌کردم ببینم در دنیای «متاورس» چه خبر است که ناگهان پوتین حمله کرد به اوکراین و همگی به سلامتی دوباره برگشتیم به دوران تزار روسیه! زمانی که همه یکشنبه‌ها خونین بود و مردم با «کفتر» به هم پیام می‌دادند

    با همه این حرف‌ها اما برنامه این هفته ما درباره پوتین و اوکراین و کفتر و تزار و «وی آر» نیست، بلکه گزارش یک آدم‌ربایی دیگر توسط جمهوری اسلامی است

    من این هفته می‌خواهم راجع به حسین رونقی حرف بزنم؛ ربوده شدن حسین رونقی ملکی

  • برنامه جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و همین نیم ساعت پیش -گلاب به روتون- وقتی می‌خواستم لیمو رو از وسط با چاقوی سبزی که تازه خریده بودم، نصف کنم انگشتم رو جوری بریدم که یه جایی در اون میانه خوف و رجا استخوان هم دیدم

    فواره خون

    چرا من هیچ وقت چسب زخم و اینا ندارم توی خونه؟

    داشتم داد و بیداد و آخ و اوخ می‌کردم که همسایه‌ها رسیدند و باند پیچی کردند و الان دارم با یک دست اینارو که می‌بینید تایپ می‌کنم

    همسایه که اومد باندپیچی کرد، طبیعتاً من رو شرمنده کرد و من هی تشکر تشکر تشکر که گفت «درستش همین بود که بیام» و رفت

    من موندم و یک دست و یک کیبورد و یک جمله! «درستش این بود که بیام»

    با خودم گفتم از کی «من» تصمیم گرفتم اون کاری که درسته رو بکنم؟

    آیا اصلاً هیچ وقت همچین تصمیمی گرفتم؟

    آیا در زندگی، اون کاری که درسته رو می‌کنم یا اون کاری که به نفع منه و توش برام سود داره و لزوماً درست نیست؟

    اگه بخوای صادقانه جواب بدی چی میگی به خودت؟ ها؟

  • برنامه جمعه ۲۲ بهمن ۱۴۰۰

    هرگونه شباهت بین شخصیت‌های این داستان و شخصیت‌های واقعی که حالا دیگر زنده نیستند حاصل تخیل شماست. هر جایی احساس کردید این داستان را جایی در اخبار شنیده‌اید فقط احساس کرده‌اید. احساس شما اشتباه است

    محتوای پیش رو هیچ ربطی به شما ندارد. به هیچ واقعیتی وابسته نیست. آنچه می‌شنوید زاده تخیل قصه‌گو ست. این حرف‌ها قصه است، داستان است. برای اینکه روز خوب را خراب نکنید این قصه را باور نکنید. حیف است حالتان بد شود

    اگر روز خوبی دارید و ته‌چین‌تان خوب در آمده، اصلاً این برنامه را گوش نکنید. این یک داستان تلخ است. سیاه! تراژدی است. آخرش قهرمان می‌میرد. یعنی کشته می‌شود. صحیحش این است که به قتل می‌رسد

    این داستان من نیست. داستان سری بریده است

  • برنامه جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و مثل همه شما ۲۴ ساعته آنلاین مشغول بالا پایین کردن مسائل هستم و همه اون کلیپ‌ها رو که شما می‌بینید رو هم می‌بینم

    ولی اگر در این برنامه در هفته‌های پیش واکنش نشان ندادم، دلیلش این بوده که حرف‌های دیگری بوده که از حرف‌های اینا مهم‌تر بوده و باید می‌رفتیم سراغشون که رفتیم

    در این برنامه می‌پردازیم به آنچه در این چند وقت جمع‌آوری کردم ولی هیچ‌وقت بهشون نپرداختم

    ولی قبل از آن باید تبریک بگم صعود تیم ملی ایران رو به جام جهانی

  • برنامه جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰

    هفته پیش نشد و برنامه نداشتیم، ولی اتفاق مهمی در آن هفته افتاد و «بکتاش آبتین» -شاعر مملکت- را فوت کردند و این باعث شده که هم‌اکنون که من دارم با شما صحبت می‌کنم گروهی در وین -یعنی همان جایی که مذاکرات در حال شدن است- اعتصاب غذا کرده‌اند

    من هم تصمیم گرفتم به همین مناسبت برنامه این هفته را به شاعرها و بچه‌ها تقدیم کنم

    بچه به معنای کودک! کودک درون شاعر

  • برنامه جمعه ۱۷ دی ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و تا زمانی که حق به حق دار برسد و قاتل محاکمه شود هر سال -در این موقع از سال- برنامه را به پرواز ۷۵۲ اوکراین اختصاص می‌دهم و مرور می‌کنم آنچه بر ما می‌گذرد متعاقب آنچه بر سرنشینان آن پرواز و بازماندگان آن گذشت

    کسی نیست که نداند دو سال پیش در این روزها بر همه ما چه گذشت. فکر می‌کنم برای تشریح و توضیح داستان نیازی نیست که من شرح واقعه بدهم چون هنوز زیاد از این تراژدی نگذشته و همه مردم ایران و گروه زیادی از مردم دنیا خبر دارند که چگونه حکومت حاکم بر ایران، ایرانیان را سپر بلای حفظ قدرت نامشروع خود کرد

    این برنامه به تمامی بازماندگان این حادثه دهشتناک تقدیم می‌شود

  • برنامه جمعه ۳ دی ۱۴۰۰

    دوستان عزیز فقط چند روز دیگر به پایان سال ۲۰۲۱ میلادی باقی مونده و ما که خارج از ایران زندگی می‌کنیم این شانس رو داریم که این کامپیوتر بیولوژیک ذهنمون رو دو بار ریست کنیم! هم نوروز و همین سال نوی این وری

    خدمت شما عرض شود که در سال میلادی که گذشت اخبار به سلامتی کم نبود و کلاً مثل اینکه از این به بعد خبر اصلی هنوز و فقط ویروس کروناست و اشکال آن

    یه زمانی می گفتیم کی تموم میشه برگردیم به حالت نرمال ولی نمی‌دونستیم که ویروس مثل انرژی از بین نمیره بلکه از حالتی به حالت دیگری تبدیل یافته میشه و تا ما واکسن «اینو» می‌زنیم «اویکی» پیدا میشه و تا ما «اویکی» رو بوستر می‌کنیم «اومیکرون» طرف در میاد

    و تا «اومیکرون» رو داستان می‌کنیم احتمالاً «ای ماکرون» رو باید واکسن بزنیم و به همین دلیل من کلاً بی‌خیال اون رویای برگشتن به دوران پیش از کرونا شدم و این واقعیت رو پذیرفتم که همینه که هست و با علم به داستان دارم تلاش می‌کنم که یه غلطی بکنم تا برنامه‌هایی با تجربه‌تر و بهتر از قبل -از نظر خودم - برای مخاطب بسازم و مراقب باشم این وسط درجا نزنم چرا که دو تا برنامه شکل هم بسازم. برنامه سوم رو ایشالله همین جمع جماعتی بهشت زهرا سر قبر بنده خواهید شنید به صرف خرما و چایی لاهیجان

    البته من وصیت کردم رشته خوشکار هم بدن تو مراسم که اگه نمیدن تقصیر من نیست خودم اگه زنده بودم همه کارهای مراسم ختم خودم دقیق و درست انجام می‌شد

    من این هفته می‌خوام به چند تا مسئله اخیر اشاره کنم و هفته آینده هم اگر زنده ماندیم یک جمع‌بندی می‌کنیم که چه خاکی به سر ما شد و یا نشد در سالی که گذشت

  • برنامه جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و بدون معطلی می خواهم بروم سر اصل مطلب

    این برنامه جوابیه‌ای است عصبانی به سید کاظم موسوی نماینده مجلس شورای اسلامی که هفته پیش گفت «هر کسی که اولویتش آلات موسیقی است، از ایران برود»

    موسیقی چه نقشی در زندگی شما بازی می‌کند؟‌ دنیای بدون موسیقی را چگونه تصور می‌کنید؟

    آیا از ایران رفته‌اید؟

  • برنامه جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰

    دوستان عزیز! ببخشید من این چند مدت خیلی سرم شلوغ بود، نرسیدم حال شما رو بپرسم

    حالت چطوره؟ خوبی؟ رو به راهی؟ چند چندی با خودت؟ بهتر شده با نشده؟ هنوز همون جوری یا وضعیت رو به رشد و مسیر به بالاست؟

  • برنامه جمعه ۵ آذر ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و آخرین اخبار اینکه من خبر جدیدی برای شما ندارم. یه سری مسائل خیلی معمولی و تکراری و روزمره و غیر تعجب برانگیز به وقوع پیوسته که اصلا واقعا اینقدر دیگه شنیدیم و دیدیم و تکراری شده که ارزش خبری هم نداره ولی حالا چون اصرار بر اینه که ما هر هفته برنامه داشته باشیم و یه زری بزنیم ما هم با اجازه شما این هفته می‌خواهیم یک برنامه تکراری و بد بسازیم و باز ریپورت بدیم بر مسائلی که اینقدر دیدیم و شنیدیم که برامون عادی شده و عادی سازی اصلا خودش یک سبک زندگی شده این روزها و اینکه اگه می‌خوای خیلی حرص نخوری و احساسات جریحه دار نشه و اینا کاری که باید بکنی اینه که

    ولش کن.. گوش کن بجاش

    مخلص همگی

  • برنامه جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰

    سلام من کامبیز حسینی هستم و معصومه ابتکار که یکی از بالا روندگان از دیوار سفارت آمریکا در ایران بود هفته گذشته نه گذاشت و نه برداشت و گفت:‌ «تصرف سفارت آمریکا در ایران هزینه داشت ولی فوایدش خیلی بیشتر بوده»

    این در حالی است که نه تنها خودش در آمریکا تحصیل کرده بلکه الان پسرش در آمریکاست و معلوم نیست دارد چیکار می کند

    برنامه این هفته قصد دارد خیلی کوتاه به این هزینه فایده‌ای که معصومه ابتکار -که به نظر اینجانب یکی از دوروترین و مزورترین عوامل جمهوری اسلامی است- بپردازد و با فرا رسیدن ۱۳ آبان و سالگرد بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا و گروگانگیری کارکنان شاغل در سفارت این سؤال را مطرح کند که اگر این اتفاق نمی‌افتاد چه سرنوشتی برای ما رقم می‌خورد؟‌

    اصلاً آمریکاستیزی جمهوری اسلامی چقدر روی زندگی ما تأثیر گذاشت ؟ چقدر این سیاست نظام و آن حمله به سفارت روی زندگی شما و کلاً ما ایرانی‌ها تأثیر گذاشت؟‌ اصلاً گذاشت؟ و اصلاً چقدر از این آمریکاستیزی نظام جمهوری اسلامی نفعش به مردم ایران رسید؟ اصلاً نفعی داشت در این چند دهه؟

    همراه این برنامه باشید که دارد همچین کلاسیک به یکی از بحران‌های اساسی زندگی شما می‌پردازد

  • برنامه جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰

    برنامه این هفته تعلیق جهت نگه داشتن شما تا انتهایش را ندارد. برای اینکه شنونده را تا ته با خود بکشاند هیچ شامورتی بازیی در نمی‌آورد. هیچ جمله‌ای در این برنامه گفته نمی‌شود که شما را ترغیب کند تا بمانید و بدانید و بشنوید که جمله بعدی چیست! دستش را همین اول رو می‌کند و این انتخاب شماست که تا آخرش بمانید و گوش دهید و یا ببندید و به کار مهم‌تری برسید

    برنامه این هفته از هیچ کدام از تکنیک‌های نگهداری مخاطب تا پایانش استفاده نمی‌کند. و الان قرار است خودش را بعد از این جمله لو بدهد. این هفته درباره سوتی‌های سیاستمداران ایرانی را طبقه‌بندی می‌کند و در نهایت نتیجه می‌گیرد که همه سوتی می‌دهند ولی سوتی‌های آدم‌ها با هم فرق می‌کند. نوع سوتی که هر کس می‌دهد نشانه‌ای از شخصیت و طرز فکر آن آدم است

    در انتهای این برنامه به این نتیجه می‌رسیم که می‌توان از جنس سوتی‌های آدم‌ها به طرز فکر و جهان‌بینی و اندیشه و اخلاق و تربیت و تحصیلات و دانش آنها پی برد

    قرار نیست این هفته ما موشک هوا کنیم. حرف‌هایی هم که می‌زنیم کشفیات مجری این برنامه نیست. همگان دانند. ما فقط دستمان را این هفته گذاشته‌ایم روی این جریان! آخر برنامه قهرمان داستان می‌میرد

    حالا که فهمیدید آخر این برنامه قهرمان داستان می‌میرد، اگر به کسی بر نمی‌خورد و اوقاتش تلخ نمی‌شود، من می‌خواهم یک یادآوری کوچک بکنم که این اولین برنامه ما در آبان ماه است

    آبان ماهی است که گروه زیادی از آدم‌هایی از جنس من و تو با شلیک مستقیم عوامل جمهوری اسلامی کشته شدند. آنها که کشته شدند از ما بودند. با ما بودند. اگر الان بودند. همین جا بودند. کنار ما. کنار من و تو

  • برنامه جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰

    دوستان عزیز! سلام عرض می‌کنم. من کامبیز حسینی هستم و ما چون هفته پیش به جای پرداختن به اخبار به خودمون پرداختیم، این هفته می‌خوایم از همین اول بسم‌الله تا آخرش از وقت برنامه استفاده بهینه کرده و همش به اخبار بپردازیم

    اصلاً می‌خواهیم مسابقه بگذاریم با خودمان ببینیم ظرف نیم ساعت چقدر می‌توانیم هر چی خبر در دنیا هست رو به سمع شما برسانیم

    ولی قبل از آنکه هر چی خبر تو دنیاست رو همین جوری بدو بدو عرضه کنیم، می‌خواهیم بدانیم که دوستان عزیز شما چه خبر؟ چه خبری به گوش شما در یکی دو هفته گذشته رسید که نظرتان را جلب کرد؟ اگر خبری دارید که دوست دارید ما هم بدانیم خوب بگوید تا ما هم بدانیم

    ***

    برنامه این هفته با لرزاندن پایه‌های خبرنگاری یک نتیجه اخلاقی هم دارد