Episodit
-
🔍 کلماتی که در این قسمت نیاز به توضیح دارند
-مصحف: قرآن
-ضریر: کور و بیمار
-تموز: تابستان
-حرج: تنگنا
-الصبر مفتاح الفرج: صبر کلید گشایشی است.
-زراد: زرگری
-اصبعت در سیر: حرکت انگشت بر روی خطوط
-مستعان: کسی که از او یاری میخواهند
-اعتیاض: عوض خواستن
-زفت: بزرگ و ستبر -
🔍 کلماتی که در این قسمت نیاز به توضیح دارند
-گرفتن: مجازات کردن
-سفیه: نادان
-تیه: سرگردانی
-سلاسل: زنجیر
-زنگ: کثیفی
-شِست: نشستن
-اسپید: سفید
-ابتلا: مریضی
-جوز: درخت این میوه که به اندازۀ درخت گردو اما برگهایش کوچکتر و باریکتر است و در جاوه و بعضی شهرهای هندوستان میروید. -
Puuttuva jakso?
-
🔍 کلماتی که در این قسمت نیاز به توضیح دارند
-دبّوس: گرز، چماق
-خُنُک: خوشا
-ملحد: بی دین
-ممتلی: پُر و آکنده
-زفت: درشت و فربه
-ژاژ: سخن بیهوده
-کالیوه: احمق و سرگشته
-اهد قومی انهم لا یعلمون: قومم را هدایت گردان که از نادانانند
-ابتهاج: شادی
🎙@GomanAudioMagazine -
🔍 کلماتی که در این قسمت نیاز به توضیح دارند
-سُؤر: باقیمانده غذا
-انگبین: شهد و شیره
-گُرچ: قاش خربزه یا هندوانه و...
-حجت: دلیل و برهان
-بطّیخ: خربزه
-دُرد: تهنشست مایعات بخصوص شراب -
متن حکایت قسمت چهارم
دید موری در رهی پیلی سترگ
گفت باید بود چون پیلان بزرگ
من چنین خرد و نزارم زانسبب
که نه روز آسایشی دارم، نه شب
بار بردم، کار کردم هر نفس
نه گرفتم مزد، نه گفتند بس
ره سپردم روزها و ماهها
اوفتادم بارها در راهها
خاک را کندیم با جان کندنی
ساختیم آرامگاه و مامنی
دانه آوردیم از جوی و جری
لانه پر کردیم با خشک و تری
خوی کردم با بد و نیک سپهر
نیکیم را بد شمرد آن سست مهر
فیل با این جثه دارد فیلبان
من بدین خردی، زبون آسمان
نان فیل آماده هر شام و سحر
آب و دان مور اندر جوی و جر
فیل را شد زین اطلس زیب پشت
بردباری، مور را افکند و کشت
فیل میبالد به خرطوم دراز
مور میسوزد برای برگ و ساز
کارم از پرهیزکاری به نشد
جز به نان حرص، کس فربه نشد
اوفتادستیم زیر چرخ جور
بر سر ما میزند این چرخ دور
آسیای دهر را چون گندمیم
گر چه پیدائیم، پنهان و گمیم
به کزین پس ترک گویم لانه را
بهر موران واگذارم دانه را
از چه گیتی کرد بر من کار تنگ
از چه رو در راه من افکند سنگ
باید این سنگ از میان برداشتن
راه روشن در برابر داشتن
من از این ساعت شدم پیل دمان
نیست اینجا جای پیل و پیلبان
لانهٔ موران کجا و پیل مست
باید اندر خانهٔ دیگر نشست
حامی زور است چرخ زورمند
زورمندم من! نترسم از گزند
بعد از این بازست ما را چشم و گوش
کم نخواهد داد چرخ کم فروش
فیل گفت این راه مشکل واگذار
کار خود میکن، ترا با ما چکار
گر شوی یک لحظه با من همسفر
هم در آن یک لحظه پیش آید خطر
گر بیائی یک سفر ما را ز پی
در سر و ساقت نه رگ ماند، نه پی
من بهر گامی که بنهادم بخاک
صد هزاران چون ترا کردم هلاک
من چه میدانم ملخ یا مور بود
هر چه بود، از آتش ما گشت دود
همعنان من شدن، کار تو نیست
توشهٔ این راه در بار تو نیست
در خیال آنکه کاری میکنی
خویش را گرد و غباری میکنی
ضعف خود گر سنجی و نیروی من
نگروی تا پای داری سوی من
لانه نزدیک است، از من دور شو
پیلی از موران نیاید، مور شو
حلقه بهر دام خودبینی مساز
آنچه بردستی، بنادانی مباز
من نمیبینم ترا در زیر پای
تا توانی زیر پای من میای
فیل را آن مور از دنبال رفت
هر که رفت از ره، بدین منوال رفت
ناگهان افتاد زیر پای پیل
هم کثیر از دست داد و هم قلیل
روح بی پندار، زر بی غش است
آتشست این خودپسندی، آتش است
پنبهٔ این شعلهٔ سوزان شدیم
آتش پندار را دامان زدیم
جملگی همسایهٔ این اخگریم
پیش از آن کآبی رسد خاکستریم
حاصلی کش آبیار، اهریمنست
سوزد ار یک خوشه، گر صد خرمنست
بار هر کس، در خور یارای اوست
موزهٔ هر کس برای پای اوست -
🔎کلمات و عباراتی که در این قسمت نیاز به توضیح دارند
-استحقار: حقیر شمردن
-استبصار: نکته بینی
-الشّاءُ نظیفةٌ و الفیلُ جیفةٌ: گوسفند پاکیزه است و فیل مُردار. مقصود آن است که گوشت گوسفند با همه کوچکی اندام پاک و حلال است و فیل، با وجود بزرگی جثه وقتی کشته شود در حکم مُردار است و ناپاک.
-اقلُّ جبالِ الارضِ طورٌ و اِنّهُ، لاَعظَمُ عندَ اللهِ قدراً وَ منزلا: کوچکترین کوههای زمین کوه طور (طورِ سینا کوهی که موسی (ع) برای مناجات به آن جا می رفت و محل تجلی خداوند بر او بود) است و همانا از لحاظ قدر و مرتبه در نزد خداوند از همه ی کوه ها بزرگتر است.
-پیسه: ابلق، خالدار
-تهوّر: شجاعت
-حصّه: بهره، نصیب -
گویندگان: محمدرضا خسروی، امیر شعبانی، مائده علینژاد طراح کاور: احسان فتح الهی تدوینگر: محمدرضا خسروی
-
کلماتی که در این اپیزود نیاز به توضیح دارند
ملاذی منیع: پناهگاهی بلند و استوار
شعب: گشادگی میان دو کوه
عنفوان: اول هر چیزی
عذار: رخسار
ریعان: اول هر چیزی
اخگر: شراره آتش، جرقه
جبلّت: طبیعت و سرشت
مغاره: غار