Episoder

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (۱)

    بگو: پناه می‌برم به پروردگارِ مردم (١)

    مَلِكِ النَّاسِ (۲)

    فرمانروای مردم (٢)

    إِلَٰهِ النَّاسِ (۳)

    معبودِ مردم (٣)

    مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴)

    از زیان وسوسه‌گرِ کمین‌گرفته و پنهان (۴)

    الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ (۵)

    آن‌که همواره در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند (۵)

    مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ (۶)

    چه از جنّیان باشد، چه از آدمیان‌ (۶)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (۱)

    بگو: پناه می‌برم به پروردگارِ سپیده‌دم (١)

    مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ (۲)

    از زیان هر مخلوقی (٢)

    وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (۳)

    و از زیان شب، زمانی که [تاریکی‌اش] درآید و فراگیر شود (٣)

    وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ (۴)

    و از زیان نفوس افسون‌گری که [با ترفند و زبان بازی و حیله‌های گوناگون] در تصمیم‌ها و اراده‌ها می‌دمند [و نهایتاً امور مردم را دچار مشکل کرده، و نظام حیاتشان را مختل می‌سازند] (۴)

    وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (۵)

    و از زیان حسود، چون حسدش را به کار گیرد‌ (۵)

  • Mangler du episoder?

    Klikk her for å oppdatere manuelt.

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱)

    بگو: حقیقت این است که خداوند، یگانۀ بی‌همتاست (١)

    اللَّهُ الصَّمَدُ (۲)

    خداوندی که [از همۀ موجودات] بی‌نیاز [و مرجع و ملجأ همۀ نیازمندان جهانِ هستی] است (٢)

    لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (۳)

    چیزی را نزاده، و زاییده نشده است (٣)

    وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ (۴)

    و اَحَدی [در ذات و صفات و افعال،] همتا و مساوی او نیست (۴)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ (۱)

    نابود باد قدرت و تلاش ابولهب! و نابود باد [خود او]! (١)

    مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ (۲)

    ثروت و آنچه [از امکانات] به دست آورده چیزی را از [عذاب استیصال] او برطرف نکرد (٢)

    سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (۳)

    به‌زودی در آتشی شعله‌ور درآید (٣)

    وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (۴)

    و [نیز] همسرش که باربر هیزم است [در آتشِ شعله‌ور درآید] (۴)

    فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)

    بر گردنش طنابی از الیاف سخت به هم بافته‌شده خواهد بود (۵)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ (۱)

    چون یاری خداوند و آن پیروزی [وعده داده‌شده] فرارسد‌ (١)

    وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا (۲)

    و ببینی مردم گروه‌گروه به دین خدا درآیند (٢)

    فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا (۳)

    پس به شکرانۀ [این سه نعمت بزرگ] پروردگارت را همراه با سپاس، [به پاک‌بودن از هر عیب و نقصی] ستایش کن! و از او آمرزش بخواه؛ زیرا او همواره بسیار توبه‌پذیر است‌ (٣)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ (۱)

    بگو: ای کافران! (١)

    لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ (۲)

    من آنچه را شما می‌پرستید نمی‌پرستم (٢)

    وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۳)

    و شما هم پرستندۀ آنچه من می‌پرستم نیستید (٣)

    وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ (۴)

    نه من پرستندۀ آنچه شما پرستیده‌اید هستم‌ (۴)

    وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۵)

    و نه شما پرستندۀ آنچه من می‌پرستم هستید (۵)

    لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ (۶)

    دین شما برای خودتان، و دین من برای خودم‌ (۶)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱)

    به‌راستی ما به تو خیر فراوان و بی‌اندازه،[که نسلی گسترده از طریق وجود فاطمه علیها السلام است] عطا کردیم (١)

    فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲)

    پس [به شکرانۀ این نعمت،] برای پروردگارت نماز بخوان! و قربانی کن! (٢)

    إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳)

    یقیناً دشمنت بی‌نسل، و بریدۀ [از همۀ خیرات] است‌ (٣)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ (۱)

    آیا کسی را که همواره روز جزا را اِنکار می‌کند دیدی؟ (١)

    فَذَٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ (۲)

    همان‌که یتیم را با تندی و خشونت می‌رانَد (٢)

    وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ (۳)

    و کسی را به تغذیه مِسکین تشویق نمی‌کند (٣)

    فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ (۴)

    پس وای بر نمازگزاران! (۴)

    الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (۵)

    که از [اهداف و محتوای] نمازشان بی‌خبرند (۵)

    الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ (۶)

    [به این سبب]

    همواره ریاکارند (۶)

    وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ (۷)

    و از [عاریه‌دادنِ] ابزار و وسایلی [که مورد نیاز مردم به‌ویژه همسایگان است] دریغ می‌کنند‌ (٧)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ (۱)

    [آری خدا فیل‌سواران را نابود کرد]

    برای اینکه قریش را با حرم امن اُنس و اُلفت دهد؛ [زیرا در صورت پیروزشدن فیل‌سواران نظام زندگی قریش متلاشی می‌شد] (١)

    إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ (۲)

    و اُنس و اُلفت ‌داشتنشان در سفرهای زمستانی و تابستانی برجا بماند (٢)

    فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ (۳)

    پس [به شکرانۀ این نعمت] باید پروردگارِ این خانه را بپرستند (٣)

    الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (۴)

    همان کسی که آنان را [با عطاکردن رِزق] از گرسنگی نجات داد، و از ترسِ شدید[ی که در شهر و در سفرها داشتند] ایمنشان ساخت (۴)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ (۱)

    آیا ندانسته‌ای که پروردگارت با فیل‌سواران [که برای تخریب کعبه آمده بودند] چه کرد؟ (١)

    أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ (۲)

    آیا نیرنگشان را تباه و بی‌نتیجه نساخت؟ (٢)

    وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ (۳)

    پرندگانی را گروه‌گروه بر ضدّ آنان فرستاد (٣)

    تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ (۴)

    که پی‌درپی بر سرشان سنگ‌هایی از نوع سنگِ گِل می‌افکندند (۴)

    فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ (۵)

    سرانجام همۀ آنان را چون کاهِ خُردشده گردانید (۵)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (۱)

    وای بر هر طعنه‌زنِ عیب‌جوی! (١)

    الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ (۲)

    همان که ثروتی را به دست آورده، و [همواره] آن را شماره کرده (٢)

    يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ (۳)

    گمان می‌کند ثروتش به او عمر جاودانه داده، [و هیچ خطری متوجّه او نیست] (٣)

    كَلَّا ۖ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ (۴)

    چنین نیست [و گمان او واهی و بی‌دلیل است،] یقیناً او را در آن شکننده اندازند (۴)

    وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ (۵)

    و تو چه می‌دانی آن شکننده چیست؟ (۵)

    نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (۶)

    آتش برافروختۀ خداوند است (۶)

    الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ (۷)

    که بر دل‌ها برآید و چیره شود! (٧)

    إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ (۸)

    آن آتش بر دوزخیان سربسته است، [به‌گونه‌ای که هیچ راهِ گریزی از آن ندارند] (٨)

    فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ (۹)

    در ستون‌هایی بسیار بلند و کشیده‌! (٩)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    وَالْعَصْرِ (۱)

    سوگند به روزگار! (١)

    إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (۲)

    که بی‌تردید انسان غرقِ در خُسران بزرگ و سنگینی است (٢)

    إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (۳)

    مگر آنان‌که مؤمنند، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، و یکدیگر را به حق سفارش داشتند، و به شکیبایی [در برابر حوادث، انجام عبادات، و ترک گناهان] توصیه کرده‌اند‌ (٣)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (۱)

    فخرفروشی به یکدیگر [درباره ثروت و نفرات]، شما را [از خدا و قیامت و تکالیف مهم، به خود] مشغول و سرگرم کرده است (١)

    حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (۲)

    تاجایی‌که از قبرها دیدار [کرده، و به تعداد مردگانتان نیز به یکدیگر مباهات] کردید! (٢)

    كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۳)

    چنین نیست [که این امور نشانۀ برتری باشد]، به‌زودی [به فرجام شومِ این امورِ پوچ] آگاه خواهید شد (٣)

    ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۴)

    آری چنین نیست، به‌زودی آگاه خواهید شد (۴)

    كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ (۵)

    [زندگی واقعی]

    چنین نیست [که می‌پندارید]، بی‌تردید اگر علم یقینی داشتید (۵)

    لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (۶)

    [با چشمِ دل و دیدۀ بصیرت]

    به‌طور حتمی دوزخ را می‌دیدید (۶)

    ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ (۷)

    مسلّماً [پس از این دنیا] با یقینِ محض آن را مشاهده خواهید کرد (٧)

    ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (۸)

    آن‌گاه در آن روز از همۀ نعمت‌ها[ی ظاهری و معنوی که در اختیارتان بود] حتماً و مسلماً بازپرسی و حسابرسی خواهید شد‌ (٨)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    الْقَارِعَةُ (۱)

    آن حادثۀ کوبنده (١)

    مَا الْقَارِعَةُ (۲)

    چیست آن حادثه کوبنده؟ (٢)

    وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ (۳)

    و تو چه می‌دانی آن حادثۀ کوبنده چیست؟ (٣)

    يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ (۴)

    روزی که مردم [در سراسیمگی] چون پروانه‌های پراکنده‌اند! (۴)

    وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ (۵)

    و کوه‌ها مانند پشمِ رنگین حلاجی‌شده [از هم باز] می‌شوند، (۵)

    فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ (۶)

    امّا کسی که اعمالِ وزن‌شده‌اش سنگین [و با ارزش] است (۶)

    فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (۷)

    در زندگی خوش و پسندیده‌ای است (٧)

    وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ (۸)

    و امّا کسی که اعمالِ وزن‌شده‌اش سبُک [و بی‌ارزش] است (٨)

    فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ (۹)

    پناهگاهش «هاویه» است (٩)

    وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ (۱۰)

    تو چه می‌دانی هاویه چیست؟ (١٠)

    نَارٌ حَامِيَةٌ (۱۱)

    آتشی است بسیار پُرحرارت و سوزان! (١١)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا (۱)

    سوگند به اسبان دونده‌ای که همهمه‌کنان [به‌سوی میدان جهاد] می‌تازند! (١)

    فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا (۲)

    و به اسبانی که با کوبیدن سُمِشان بر سنگ‌ها جرقّه می‌جهانند! (٢)

    فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا (۳)

    و به سواران مجاهدی که هنگام صبح غافل‌گیرانه [به دشمن] هجوم می‌برند! (٣)

    فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا (۴)

    و با آن [هجوم] گرد و غبار فراوانی برمی‌انگیزند (۴)

    فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا (۵)

    پس [در آن هنگامه] در بین گروهی دشمن درآیند (۵)

    إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ (۶)

    که همانا انسان به پروردگارش بسیار ناسپاس است (۶)

    وَإِنَّهُ عَلَىٰ ذَٰلِكَ لَشَهِيدٌ (۷)

    و البته خودش بر این [ناسپاسی] گواه است (٧)

    وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ (۸)

    و البته او به سبب عشق و دلدادگی به ثروت، به شدت بخیل است (٨)

    أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ (۹)

    آیا نمی‌داند وقتی آنچه را در گورهاست بیرون می‌ریزند (٩)

    وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ (۱۰)

    و آنچه را در سینه‌هاست آشکار می‌کنند؟‌! (١٠)

    إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ (۱۱)

    به‌راستی در آن روز پروردگارشان به آنان [و احوال و اعمالشان به‌صورتی دقیق] آگاه است (١١)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا (۱)

    چون زمین را با شدیدترین لرزشش بلرزانند (١)

    وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا (۲)

    و زمین بارهای گِرانَش را بیرون اندازد (٢)

    وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا (۳)

    و انسان بگوید: زمین را چه شده است؟ (٣)

    يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا (۴)

    آن روز زمین اخبارش را گزارش می‌دهد (۴)

    بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَىٰ لَهَا (۵)

    زیرا پروردگارت به او وحی کرده است (۵)

    يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (۶)

    در آن روز مردم گروه‌گروه بازمی‌گردند تا اعمال [مجسّم یافته خود را به‌صورت نعمتِ بهشت یا عذابِ دوزخ] نشانشان دهند (۶)

    فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ (۷)

    پس هرکس هم‌وزن ذرّه‌ای نیکی کند، آن را می‌بیند (٧)

    وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (۸)

    و [نیز] هرکس هم‌وزن ذرّه‌ای بدی کند، آن را می‌بیند‌ (٨)

  • إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ أُولَٰئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ (۶)

    همانا کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ جاودانه‌اند، اینان بدترین مخلوقاتند (۶)

    إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ (۷)

    بی‌تردید کسانی که مؤمنند و کارهای شایسته انجام داده‌اند بهترین مخلوقاتند (٧)

    جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ (۸)

    پاداششان نزد پروردگارشان بهشت‌های پاینده‌ای است که از زیر [درختانش] نهرها جاری است، در آن همواره جاودانه‌اند، خداوند از آنان خشنود است، آنان هم از خداوند خشنودند، این [پاداش] ویژۀ کسی است که از پروردگارشان هراسانند (٨)

  • وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ (۵)

    درحالی‌که در این صحیفه های پاک فرمان نیافته بودند جز آن‌که خدا را بپرستند، و ایمان و عبادت را برای او [از شرک] خالص کرده، و حق‌گرا باشند، و نماز را [با شرایط ویژه‌اش] بخوانند، و زکات بپردازند؛ این است دین مستقیم و قوام‌بخش [به زندگی‌] (۵)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ (۱)

    کافران از اهل کتاب و مشرکان بر این نبوده‌اند که [از آیینشان] جدا شوند، تا آن دلیل روشن برای آنان بیاید (١)

    رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً (۲)

    [دلیل روشن همان]

    فرستادۀ [باعظمت و بی‌نظیر] از سوی خدا [محمّد‌بن‌عبداللّه صلی الله علیه وآله] است که صحیفه‌های پاک [و پیراسته از هر باطلی] را [بر مردم] می‌خوانَد (٢)

    فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ (۳)

    در آن‌ها نوشته‌هایی استوار و بی‌شائبه است (٣)

    وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ (۴)

    اهل کتاب گروه‌گروه [و دارای عقاید و آیین‌های گوناگون] نشدند مگر پس از آن‌که دلیل روشنِ [الهی] برای آنان آمد (۴)

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

    إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (۱)

    همانا ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم (١)

    وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ (۲)

    و تو چه می‌دانی شب قدر چیست؟ (٢)

    لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)

    شب قدر از هزار ماه بهتر است (٣)

    تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (۴)

    در آن شب فرشتگان و روح به اِذن پروردگارشان برای [تنظیم و تقدیر] هر کاری نازل می‌شوند (۴)

    سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

    آن شب تا برآمدن سپیده سرشار از سلامت است (۵)