Folgen

  •  

    مهمترين فضا و موقعيتي كه ميتونه بي واسطه و بي شيله پيله بيانگر شخصيت هرآدمي باشه خونشه. ادمها خونه خودشون رو اونجوري كه هستن ميسازن. مهم نيست كه اين خونه كجاست و چند متريه، حياط و تراس داره؟ يا بضاعتش يك پنجره رودررو با خونه ي روبروييه. هرخونه يك قلب دارد ...


    موسیقی های استفاده شده در این قسمت به ترتیب عبارتند:
    1- تیتراژ ابتدایی سریال خانه سبز – آهنگساز بهرام دهقانیار
    2- خونه ما – آهنگساز و خواننده مرجان فرساد
    3- خانه مادری- موسیقی فیلم مادر – سازنده ارسلان کامکار
    4- مورچه داره – خواننده مونالیزا
    5- دودوک نوازی علیخان صمدف
    6- موسیقی متن فیلم عصر کولیها – آهنگساز گوران برگوویچ
    7- من نوشتم بارون – آهنگساز فریبرز لاچینی – خواننده سیمین غدیری
    8- دریا – آهنگساز و خواننده نیاز نواب
    9- آواز شب – گروه دنگ شو
    10-دویدم من – سحر نظام دوست
    11-خانه بردوش – گروه پالت
    12-خونه – آهنگساز فرخ آهی – خواننده ابی

  • 31 شهریور 59 با حمله هوایی عراق به ده تا فرودگاه نظامی و غیرنظامی و تهاجم نیروهای زمینی به جنوب ایران، جنگ شروع شد. 2 مهر اهواز بمبارون شد و بعد از اون نوبت اندیمشک، دزفول و بقیه شهرها رسید. 4 م آبان همون سال خرمشهر بعد از 34 روز مقاومت، سقوط کرد. آبادان محاصره شد و آروم آروم فاجعه جنگ بزرگ و بزرگتر شد.
    موسیقی های استفاده شده در این قسمت به ترتیب عبارتند از؛سمفونی حماسه خرمشهر- آهنگساز مجید انتظامیدایه دایه- آلبوم موسیقی خلق لر – علی اکبر شکارچیسرود پیروزی – خواننده اسفندیار قره باغیمارش شهریار (21 حمزه) –سازنده علی اکبر دلبریدِنگ – آهنگساز و خواننده محیا حامدیتصنیف وطن – آهنگساز سعید فرج پوری –خواننده همایون شجریانخجسته باد این پیروزی – آهنگساز احمد علی راغب - خواننده محمد گلریزکجایید ای شهیدان خدایی – آهنگساز هوشنگ کامکار – خواننده بیژن کامکارنغمه- آلبوم نینوا – حسین علیزاده

  • Fehlende Folgen?

    Hier klicken, um den Feed zu aktualisieren.

  • فیلم سیتی آو گاد اینجوری شروع میشه که راکت شخصیت اصلی فیلم، توی یه کوچه بین جماعت گنگستر و پلیسها گیر می­کنه. می خواست مرغ فراری گنگسترها رو بگیره که پلیسها از ته کوچه پیداشون شد. همونجوری که با ژست دروازه بانی که منتظر پنالتیه واستاده تو کوچه، دوربین دورش می چرخه و اون و پلیسا و گنگسترا رو می بینیم. روی این تصویر در حال چرخش اولین دیالوگ فیلم شروع میشه. راکت می گه: یه عکس می تونه زندگی منو عوض کنه، ولی تو شهر خدا اگه فرار کنی گیرت می ندازن. اگه بمونی هم باز گیر میفتی. اینجا همیشه اینطوری بوده. حداقل از زمان بچگی من.

    بعضی وقتا که ایمان خاطرات ولات رو تعریف می کنه، من یاد این سکانس می افتم. اونطور که پسرخاله ایمان می گه، اگه ایمان توی اون فضا می موند و یه روزی از ولات نمیومد بیرون، الان یا یه آدم شلاق به دست بود یا تفنگ به دست. ولی ایمان هم مثل راکت، شهر خدا رو ول کرد و ول نکرد.

  • سايه توي يك مصاحبه اي تعريف ميكنه كه وقتي كه ميره زندان چاووش تعطيل ميشه و هر كدوم از اعضا چاوش به يه سمتي ميرن. روز اولي كه از زندان برميگرده لطفي مي ياد پيشش و.... به اینجا كه ميرسه ده ثانيه مكث ميكنه و براي چند ثانيه انگار ميره يه جاي ديگه. نفسش رو ميده بيرون و ادامه ميده كه لطفي نشست توي باغچه ساز زد و بعدش رفت و با خانم جديدش برگشت كه سايه ببيندش و بعد هم رفت ايتاليا. آخرش ميگه: رفت و آمد و رفت و نيامد